سوره نجم، پنجاهوسومین سوره از قرآن کریم و یکی از سورههای مکی است که با سوگند به ستاره آغاز میشود:
«وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى»
این سوره با لحنی قدرتمند، آمیخته با شکوه آسمانی و جذبه وحی، به دفاع از پیامبر اسلام (ص) و وحی الهی میپردازد.
در ابتدای سوره، خداوند با قسم به ستارهای که فرو میافتد، بر حقانیت پیامبر اکرم (ص) و صحت وحی تأکید میورزد و ادعاهای مشرکان مبنی بر اینکه پیامبر سخنانی از خود میگوید را بهشدت رد میکند. خداوند در این سوره تصریح میکند که آنچه پیامبر آورده، سخنی از روی هوا و هوس نیست؛ بلکه وحیی است نازلشده از سوی پروردگار جهان.
از دیگر محورهای برجسته این سوره، توصیف لحظات دیدار پیامبر با جبرئیل در معراج است؛ جایی که عظمت مقام نبوت و عظمت فرشتگان آشکار میشود. همچنین سوره نجم با زبانی هشداردهنده، سرنوشت امتهای گذشته و عاقبت تکذیبکنندگان را یادآور میشود.
سوره نجم با فضایی پرشکوه و تأثیرگذار، دل مخاطب را به تأمل و تذکر فرا میخواند و با آیاتی تکاندهنده، به سجده ختم میشود؛ تا هم نشانهای بر حقانیت سخن و هم دعوتی برای خضوع در برابر خداوند باشد.
سوره نجم صوتی
تلاوت روحنواز ترتیل سوره مبارکه نجم با صدای مجموعهای از برجستهترین قاریان جهان اسلام، همچون شهریار پرهیزکار، عبدالباسط عبدالصمد، محمدصدیق منشاوی، سعد الغامدی، حامد شاکرنژاد و استادان نامآشنای سبک تندخوانی و تحدیر از جمله معتز آقایی و قاری روشندل احمد دباغ، فراهم شده است تا در فضایی معنوی و الهامبخش، دل و جان خود را به آوای وحی بسپارید و از برکات آیات الهی بهرهمند شوید.
پرهیزکار
سوره نجم
پرهیزکار سوره نجم
پرهیزکار سوره نجم
{{svg_share_icon}}
عبدالباسط
سوره نجم
عبدالباسطسوره نجم
عبدالباسطسوره نجم
{{svg_share_icon}}
منشاوی
سوره نجم
منشاوی سوره نجم
منشاوی سوره نجم
{{svg_share_icon}}
الغامدی
سوره نجم
الغامدی سوره نجم
الغامدی سوره نجم
{{svg_share_icon}}
شاکرنژاد
سوره نجم
شاکرنژاد سوره نجم
شاکرنژاد سوره نجم
{{svg_share_icon}}
آقایی
سوره نجم
آقایی سوره نجم
آقایی سوره نجم
{{svg_share_icon}}
دباغ
سوره نجم
دباغ سوره نجم
دباغ سوره نجم
{{svg_share_icon}}
متن سوره نجم با ترجمه روان و خطی خوانا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بهنام خداوند رحمتگر مهربان
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿۱﴾
سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مىآيد
مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى ﴿۲﴾
[كه] يار شما نه گمراهشده و نه در نادانى مانده
وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿۳﴾
و از سر هوس سخن نمىگويد
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ﴿۴﴾
اين سخن بهجز وحيى كه وحى مىشود نيست
عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى ﴿۵﴾
آن را [فرشته] شديدالقوى به او فرا آموخت
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿۶﴾
[سروش] نيرومندى كه [مسلط] درايستاد
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿۷﴾
درحالىكه او در افق اعلى بود
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿۸﴾
سپس نزديك آمد و نزديكتر شد
فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿۹﴾
تا [فاصله اش] به قدر [طول] دو [انتهاى] كمان يا نزديكتر شد
فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿۱۰﴾
آنگاه به بنده اش آنچه را بايد وحى كند وحى فرمود
مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿۱۱﴾
آنچه را دل ديد انكار[ش] نكرد
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى ﴿۱۲﴾
آيا در آنچه ديده است با او جدال مىكنيد
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿۱۳﴾
و قطعا بار ديگرى هم او را ديده است
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿۱۴﴾
نزديك سدرالمنتهى
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿۱۵﴾
در همان جا كه جنةالماوى است
إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى ﴿۱۶﴾
آنگاه كه درخت سدر را آنچه پوشيده بود پوشيده بود
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿۱۷﴾
ديده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت
لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى ﴿۱۸﴾
بهراستى كه [برخى] از آيات بزرگ پروردگار خود را بديد
[اين بتان] جز نامهايى بيش نيستند كه شما و پدرانتان نامگذارى كردهايد [و] خدا بر [حقانيت] آنها هيچ دليلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را كه دلخواهشان است پيروى نمىكنند با آنكه قطعا از جانب پروردگارشان هدايت برايشان آمده است
و هر چه در آسمانها و هر چه در زمين است از آن خداست تا كسانى را كه بد كردهاند به [سزاى] آنچه انجام دادهاند كيفر دهد و آنان را كه نيكى كردهاند به نيكى پاداش دهد
آنان كه از گناهان بزرگ و زشتكاريها جز لغزشهاى كوچك خوددارى مىورزند پروردگارت [نسبتبه آنها] فراخ آمرزش است وى از آن دم كه شما را از زمين پديد آورد و از همانگاه كه در شكمهاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بوديد به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاك مشماريد او به [حال] كسى كه پرهيزگارى نموده داناتر است