دعای مشلول، بهنام دعای «الشاب المأخوذ بذنبه» یعنی جوانی که بهسبب گناهش گرفتار کیفر حق شده بود، نیز شناخته میشود، یکی از دعاهای مشهور در مفاتیح الجنان و منسوب به امام علی علیهالسلام است. این دعا را جوانی که بهسبب گناه فلج شده بود، از امیرالمؤمنین آموخت و پس از خواندن آن به اذن خداوند شفا یافت. دعای مشلول سرشار از اسماء الهی، مضامین توحیدی و درخواستهای پرمعنا برای آمرزش، شفا و رفع گرفتاریهاست. خواندن این دعا در شبهای جمعه و مواقع گرفتاری بسیار سفارش شده است و از آن بهعنوان دعایی برای گشایش در امور و جلب رحمت الهی یاد میشود.
دانلود فایل صوتی دعای مشلول با صدای مداحان معروف
فایل صوتی دعای مشلول یکی از پرجستوجوترین منابع مذهبی در میان کاربران علاقهمند به ادعیه و زیارات است. در این صفحه میتوانید مجموعهای کامل از تلاوت دعای مشلول را با صدای مداحان مطرح و محبوب از جمله فرهمند، میثم مطیعی، سید صدقی، ولید المنزیدی، باسم کاظم، محمد المنوری و سید غریب دریافت کنید. این فایلها با کیفیت بالا و فرمت MP3 ارائه شدهاند تا بتوانید بهراحتی آنها بهصورت آنلاین گوش دهید.
فرهمند
دعای مشلول
فرهمنددعای مشلول
مطیعی
دعای مشلول
مطیعیدعای مشلول
صدقی
دعای مشلول
صدقیدعای مشلول
ولیدالمزیدی
دعای مشلول
ولیدالمزیدیدعای مشلول
غریب
دعای مشلول
غریبدعای مشلول
المنوری
دعای مشلول
المنوریدعای مشلول
کاظم
دعای مشلول
کاظمدعای مشلول
متن دعای مشلول به همراه ترجمه فارسی با خط خوانا و درشت
دعای مشلول براساس مستندات موجود به دو صورت خوانده میشود:
صورت اول
إِلَهِي لَكَ بَهَاءُ الْجَلَالِ فِي انْفِرَادِ وَحْدَانِيَّتِكَ وَ لَكَ كِبْرِيَاءُ الْجَلَالِ فِي إِتْقَانِ حِكْمَتِكَ
وَ لَكَ سُلْطَانُ الْعِزِّ فِي دَوَامِ هَيْبَتِكَ وَ لَكَ جَلَالُ الْعَظَمَةِ فِي شُمُوخِ رِفْعَتِكَ
يَا عَالِماً بِبَاطِنِ مَكْنُونِ السَّرَائِرِ لَمْ يَغِبْ مِنْ ذَلِكَ شَيْءٌ عَلَيْكَ
فَلَكَ الْحَمْدُ الَّذِي لَا يَزُولُ وَ لَا يَنْبَغِي إِلَّا لِظُهُورِ قُدْسِكَ
وَ لَا يَزْكُو إِلَّا لِكِبْرِيَاءِ جَبَرُوتِكَ فَكَيْفَ يَلْحَقُكَ
اللَّهُمَّ مِنْ عِبَادِكَ فَهْمٌ أَمْ كَيْفَ يَنَالُكَ
يَا إِلَهِي وَهْمٌ وَ أَنْتَ الْمُتَعَظِّمُ بِأَنْوَارِ الْهَيْبَةِ
وَ غَوَاشِي شُعَاعِ الْمَهَابَةِ وَ الْكَرُوبِيُّونَ حَوْلَ كُرْسِيِّ كَرَامَتِكَ
وَ الْحَامِلُونَ مَا حَمَّلْتَهُمْ بِقُوَّتِكَ مِنْ جَلَالِ عَظَمَةِ عَرْشِكَ وَ الرُّوحَانِيُّونَ
الَّذِينَ قَدْ تَسَرْبَلُوا بِنُورِ جَلَالِ هَيْبَتِكَ وَ الْمَلَائِكَةُ الَّذِينَ قَدْ عَكَفُوا عَلَى ذِكْرِ مَا أَوْلَيْتَهُمْ
مِنْ نِعَمِكَ لَا تَنَالُكَ أَوْهَامُهُمْ وَ لَا تَلْحَقُكَ أَفْهَامُهُمْ وَ قَدْ رَسَخَتْ هَيْبَتُكَ فِي قُلُوبِهِمْ
اللَّهُمَّ فَبِحَقِّكَ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ الْأَسَامِي الْعِظَامِ وَ بِحَقِّ نَبِيِّكَ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ
(اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي)[1] وَ يَدِي
وَ ارْجِعْنِي إِلَى أَحْسَنِ الْعَافِيَةِ عِنْدِي وَ اصْرِفْ عَنِّي الْعَاهَةَ وَ الْآفَةَ وَ كُلَّ بَلِيَّةٍ بِجُودِكَ وَ عَفْوِكَ وَ قُدْرَتِكَ
صورت دوم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
بهنام خداوند بخشنده مهربان
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ بِسْمِ اللّهِ
خدایا از تو میخواهم بهنامت بسم الله
الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکرامِ یا حَیُّ یا قَیّوُمُ یا حَیُّ لا اِلهَ
الرحمن الرحیم، ای صاحب جلال و بزرگواری، ای زنده، پاینده، ای زندهای که معبودی
اِلاّ اَنْتَ یاهُوَ یامَنْ لایَعْلَمُ ما هُوَ وَ لاکَیْفَ هُوَ وَ لا اَیْنَ هُوَ وَ لا حَیْثُ هُوَ
جز تو نیست؛ ای کسی که جز او کسی نداند که چیست او و چگونه است، او و در کجاست او و در کدام سو است
اِلاّ هُوَ یا ذَاالْمُلْکِ وَالْمَلَکوُتِ یا ذَاالْعِزَّهِ وَالْجَبَروُتِ یا مَلِکُ یاقُدُّوسُ
ای دارای ملک و ملکوت، ای دارای عزت و جبروت (قهر و قدرت)، ای پادشاه جهان، ای منزه از هر عیب
یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُ یا جَبّارُ یا مُتَکَبِّرُ یا خالِقُ
ای سالم از هر نقص، ای ایمنیبخش، ای نگهبان، ای عزیز، ای دارای قهر، ای با عظمت، ای آفریننده
یا بارِئُ یا مُصَوِّرُ یا مُفیدُ یا مُدَبِّرُ یا شَدیدُ یا مُبْدِئُ یا مُعیدُ یا مُبیدُ
ای پدیدآورنده، ای صورتبخش، ای سوددهنده، ای تدبیرکننده، ای محکمکار، ای سبب آغازخلقت و ای سبب پایان آن، ای نابودکننده
یا وَدُودُ یا مَحْمُودُ یا مَعْبوُدُ یا بَعیدُ یا قَریبُ یا مُجیبُ یا رَقیبُ
ای محبت شعا، ای پسندیده، ای معبود خلق، ای دور و ای نزدیک، ای پاسخدهنده، ای نگهبان
یا حَسیبُ یا بَدیعُ یا رَفیعُ یا مَنیعُ یا سَمیعُ یا عَلیمُ یا حَلیمُ یا کَریمُ
ای حساب دارنده، ای نوین آفرین، ای رفیع مقام، ای بلندمرتبه، ای شنوا، ای دانا، ای بردبار، ای کریم
یا حَکیمُ یا قَدیمُ یا عَلِیُّ یا عَظیمُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ
ای فرزانه، ای قدیم، ای والا، ای بزرگ، ای مهرپیشه، ای نعمتبخش، ای پاداشده
یا مُسْتَعانُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا وَکیلُ یا کَفیلُ یا مُقیلُ یا مُنیلُ یا نَبیلُ
ای یاری جستهشده، ای پُر جلالت، ای زیبا، ای وکیل، ای کفیل، ای درگذرنده، ای نعمترساننده، ای ماهر
یا دَلیلُ یا هادی یا بادی یا اَوَّلُ یا اخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا قآئِمُ
ای راهنما، ای رهبر، ای آغازکننده، ای اول، ای آخر، ای ظاهر، ای باطن، ای استوار
دآئِمُ یا عالِمُ یا حاکِمُ یا قاضی یا عادِلُ یا فاصِلُ یا واصِلُ یا طاهِرُ
ای ابدی، ای دانا، ای حکمفرما، ای داور، ای دادگر، ای جداکننده، ای پیوندکننده، ای پاک
یا مُطَهِّرُ یا قادِرُ یا مُقْتَدِرُ یا کَبیرُ یا مُتَکَبِّرُ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ
ای پاکیزه،ای توانا، ای بااقتدار، ای بزرگ، ای باعظمت، ای یگانه، ای تک، ای بینیاز
یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا اَحَدٌ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ صاحِبَهٌ
ای کسیکه نزایید و زائیدهنشده و نیست برایش همتایی هیچکس و نیست برایش همسر و رفیقی
وَ لا کانَ مَعَهُ وَزیرٌ وَلااتَّخَذَ مَعَهُ مُشیرا وَلاَ احْتاجَ اِلی ظَهیرٍ وَ لا
و نباشد با او وزیری و نگرفته برای خود مشاوری و نه نیازمند بهکمک کاری است و نه
کانَ مَعَهُ مِنْ اِلهٍ غَیْرُهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَتَعالَیْتَ عَمّا یَقُولُ الظّالِمُونَ
معبودی جز او است شایسته ستایشی جز تو نیست پس تو برتری از آنچه ستمکاران گویند
عُلُوّا کَبیرا یا عَلِیُّ یا شامِخُ یا باذِخُ یا فَتّاحُ یا نَفّاحُ یا مُرْتاحُ
بسیار برتر، ای والا، ای بلندرتبه، ای والا مقام، ای گشاینده، ای عطابخشنده، ای فرحبخش
مُفَرِّجُ یا ناصِرُ یا مُنْتَصِرُ یا مُدْرِکُ یا مُهْلِکُ یا مُنْتَقِمُ یا باعِثُ
ای گشایشدهنده، ای یاور، ای مددکار، ای دریابنده، ای هلاککننده، ای انتقامگیرنده، ای برانگیزنده
یا وارِثُ یا طالِبُ یا غالِبُ یا مَنْ لا یَفُوتُهُ هارِبٌ یا تَوّابُ یا اَوّابُ
ای ارثبرنده، ای جوینده، ای پیروزمند، ای کسیکه از دستش نرود گریز پایی، ای توبهپذیر، ای رجوعپذیر
box type=”shadow” align=”aligncenter” class=”” width=””]یا وَهّابُ یا مُسَبِّبَ الاْسْبابِ یا مُفَتِّحَ الاْبْوابِ یا مَنْ حَیْثُ ما دُعِیَ[/box]
ای بخشنده، ای سببساز هر سبب، ای گشاینده درهای بسته، ای کسیکه هر زمان بخوانندش
اَجابَ یا طَهُورُ یا شَکُورُ یا عَفُوُّ یا غَفُورُ یا نُورَ النُّورِ یا مُدَبِّرَ
اجابت کند، ای پاکیبخش، ای پاداشده شاکران، ای درگذرنده، ای آمرزنده، ای نور روشنیها، ای تدبیرکننده
یا الاُْموُرِ یا لَطیفُ یا خَبیرُ یا مُجیرُ یا مُنیرُ یا بَصیرُ یا ظَهیرُ یا کَبیرُ
امور،ای نعمتبخش، ای بینا، ای پناهده، ای روشنیده، ای بینا، ای پشتیبان، ای بزرگ
یا وِتْرُ یا فَرْدُ یا اَبَدُ یا سَنَدُ یا صَمَدُ یا کافی یا شافی یا وافی
ای یگانه، ای بیهمتا، ای جاویدان، ای تکیهگاه، ای بینیاز، ای کفایتکننده، ای شفادهنده، ای وفادار
یا مُعافی یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا مُتَکَرِّمُ یا مُتَفَرِّدُ
ای صحتبخش، ای نیکوکار، ای نعمتده، ای فزونبخش، ای بزرگوار، ای یگانه شناختهشده، ای که از برتری
مَنْ عَلا فَقَهَرَ یا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ یا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ یا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ
بر همه قاهر است، ای که فرمانروا است و نیرومند، ای که در درونی و از درون آگاه، ای رستندش و او پاداش دهد
یا مَنْ عُصِیَ فَغَفَرَ یا مَنْ لا تَحْویهِ الْفِکَرُ وَ لا یُدْرِکُهُ بَصَرٌ وَ لا
ای که نافرمانیش کنند و بیامرزد ای که در فکرها نگنجد و دیده، ای او را درنیابد و هیچ
یَخْفی عَلَیْهِ اَثَرٌ یا رازِقَ الْبَشَرِ یا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ یا عالِیَ الْمَکانِ
کاری بر او پنهان نماند، ای روزیده بشر، ای اندازهگیر هر اندازه، ای والا مکان
یا شَدیدَ الاْرْکانِ یا مُبَدِّلَ الزَّمانِ یا قابِلَ الْقُرْبانِ یا ذَاالْمَنِّ
ای سخت قدرت، ای جابهجاکننده زمان، ای قبولکننده قربانی، ای دارنده نعمت
وَالاِْحْسانِ یا ذَاالْعِزَّهِ وَالسُّلْطانِ یا رَحیمُ یا رَحمنُ یا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ
و احسان، ای صاحب عزت و سلطنت، ای بخشاینده، ای مهربان، ای که هر روز
فی شَاْنٍ یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ شَاْنٌ عَنْ شَاْنٍ یا عَظیمَ الشَّاْنِ یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ
در کاری است، ای که کاری از کار دیگر سرگرمش نکند، ای بزرگمقام، ای که در هر
مَکانٍ یا سامِعَ الاْصْواتِ یا مُجیبَ الدَّعَواتِ یا مُنْجِحَ الطَّلِباتِ
جا هستی ای شنوای هر صدا، ای اجابتکننده دعاها، ای برآورنده خواستهها
یا قاضِیَ الْحاجاتِ یا مُنْزِلَ الْبَرَکاتِ یا راحِمَ الْعَبَراتِ یا مُقیلَ
رواکننده حاجتها، ای فروفرستنده برکات، ای رحمکننده بر اشکها (گریهها) ای نادیدهگیر
الْعَثَراتِ یا کاشِفَ الْکُرُباتِ یا وَلِیَّ الْحَسَناتِ یا رافِعَ الدَّرَجاتِ
لغزشها، ای برطرفکننده ناراحتیها، ای بهدستدارنده نیکیها، ای بالابرنده
یا مُؤْتِیَ السُّؤُلاتِ یا مُحْیِیَ الاْمْواتِ یا جامِعَ الشَّتاتِ یا مُطَّلِعا عَلَی
ای دهنده خواستهها، ای زندهکننده مردهها، ای گردآورنده پراکندهها، ای آگاه بر
النِّیّاتِ یا رادَّ ما قَدْ فاتَ یا مَنْ لا تَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الاْصْواتُ یا مَنْ لا
نیّتهای دل، ای برگرداننده آنچه از دسترفته ، ای که صداها بر او مشتبه نشود، ای که (زیادی) خواهشها او را
تُضْجِرُهُ الْمَسْئَلاتُ وَ لا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ یا نُورَ الاْرْضِ
بهستوه و خستگی در نیاورد و تاریکیها او را فرا نگیرد، ای روشنی زمین
والسَّمواتِ یا سابِغَ النِّعَمِ یا دافِعَ النِّقَمِ یا بارِئَ النَّسَمِ یا جامِعَ
و آسمانها، ای سرشاردهنده نعمتها، ای جلوگیر رنج و ملالها، ای آفریننده انسان، ای گردآورنده
الاْمَمِ یا شافِیَ السَّقَمِ یا خالِقَ النُّورِ وَالظُّلَمِ یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ یا
ملتها، ای بهبودیده بیماریها، ای خالق روشنی و تاریکیها، ای صاحب جود و کرم ای
مَنْ لا یَطَاءُ عَرْشَهُ قَدَمٌ یا اَجْوَدَ الاْجْوَدینَ یا اَکْرَمَ الاْکْرَمینَ یا اَسْمَعَ
که گامی به عرشش نرسد، ای بخشندهترین بخشندگان، ای کریمترین کریمان، ای شنواترین
السّامِعینَ یا اَبْصَرَ النّاظِرینَ یا جارَ الْمُسْتَجیرینَ یا اَمانَ الْخائِفینَ
شنوایان، ای بیناترین بینایان، ای پناه پناهجویان، ای ایمنیبخش ترسناکان
یا ظَهْرَ اللاّجینَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ یا غایَهَ
ای پشت و پناه پناهندگان، ای یاور مؤمنان، ای فریادرس فریادطلبان، ای منتها مقصود
الطّالِبینَ یا صاحِبَ کُلِّ غَریبٍ یا مُونِسَ کُلِّ وَحیدٍ یا مَلْجَاَ کُلِّ
خواهندگان، ای رفیق هر غریب و مونس هر تنها، ای پناه هر
طَریدٍ یا مَاْوی کُلِّ شَریدٍ یا حافِظَ کُلِّ ضآلَّهٍ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ
آواره، ای جایده هر گریخته، ای نگهدار هر گمشده، ای رحمکننده پیر کهنسال
یا رازِقَ الّطِفْلِ الصَّغیرِ یا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ یا فاکَّ کُلِّ اَسیرٍ یا
ای روزیده کودک خردسال، ای پیونددهنده استخوان شکسته، ای رهاکننده هر گرفتار دربند ای
مُغْنِیَ الْبآئِسِ الْفَقیرِ یا عِصْمَهَ الْخائِفِ الْمُسْتَجیرِ یا مَنْ لَهُ التَّدْبیرُ
بینیازکننده هر بینوای مستمند، ای پناه ترسناکِ پناهجو، ای که چارهاندیشی
وَالتَّقْدیرُ یا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسیرٌ یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلی
و اندازهگیری کارها بهدست او است، ای که هر مشکلی برای او سهل و آسان است، ای که بینیازی از
تَفْسیرٍ یا مَنْ هُوَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ خَبیرٌ یا
شرح و تفسیر، ای که بر هر چیز توانایی، ای که به هر چیز خبیر و آگاهی، ای
مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصیرٌ یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فالِقَ الاِْصْباحِ یا باعِثَ
که به هر چیز بینایی، ای فرستنده بادها، ای شکافنده روشنی صبح، ای برانگیزنده
الاْرْواحِ یا ذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ یا سامِعَ کُلِّ
جانها ای صاحب جود و سخا، ای که بهدست قدرت او است هر کلید، ای شنونده
صَوْتٍ یا سابِقَ کُلِّ فَوْتٍ یا مُحْیِیَ کُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ المَوْتِ یا عُدَّتی
هرصدا، ای جلوتر از هر گذشته، ای زندهکننده هر شخصی پس از مرگ، ای ذخیره من در روز
فی شِدَّتی یا حافِظی فی غُرْبَتی یا مُونِسی فی وَحْدَتی یا وَلِیی
سختی و دشواری، ای نگهدارم در روز غربت و بیکسی، ای همدمم در تنهایی، ای ولی
فی نِعْمَتی یا کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ وَ تُسَلِّمُنیِ الاْقارِبُ
نعمتم، ای پناهگاه من در آن هنگام که راهها مرا مانده و خسته کنند و نزدیکان
وَ یَخْذُلُنی کُلُّ صاحِبٍ یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ
مرا واگذارند و هر رفیق و دوستی دست از یاریم بکشند، ای تکیهگاه هرکس که تکیه گاهی ندارد، ای پشتوان آن کس که پشتوانه ندارد
یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یا کَهْفَ مَنْ لا کَهْفَ لَهُ
ای ذخیره تهیدستان، ای نگهدار کسیکه نگهداری ندارد، ای پناهگاه آن کس که پناهگاهی ندارد
یا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ یا رُکْنَ مَنْ لا رُکْنَ لَهُ یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ
ای گنج بیگنجان، ای پایه محکم آن کس که پایه محکمی ندارد، ای فریادرس کسیکه فریادرس ندارد
یا جارَ مَنْ لا جارَ لَهُ یا جارِیَ اللَّصیقَ یا رُکْنِیَ الْوَثیقَ یا اِلهی
ای همسایه بیهمسایگان، ای همسایه به من پیوسته، ای رکن استوار من ای معبود
بِالتَّحْقیقِ یا رَبَّ الْبَیْتِ الْعَتیقِ یا شَفیقُ یا رَفیقُ فُکَّنی مِنْ حَلَقِ
مسلَّم من، ای پروردگار خانه کعبه، ای مهربان، ای رفیق آزادم کن از حلقه های
الْمَضیقِ وَاصْرِفْ عَنّی کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ وَ ضیقٍ وَاکْفِنی شَرَّ ما لا اُطیقُ
تنگ (روزگار) و بگردان از من هر غم و اندوه و فشاری را و کفایت کن مرا از هر چه طاقتش را ندارم
وَاَعِنّی عَلی ما اُطیقُ یا رآدَّ یُوسُفَ عَلی یَعْقُوبَ یا کاشِفَ ضُرِّ
و یاریم کن بر آنچه طاقتش را دارم، ای که یوسف را به یعقوب برگرداندی، ای که ایوب را از گرفتاری
اَیُّوبَ یا غافِرَ ذَنْبِ داوُدَ یا رافِعَ عیسَی بْنِ مَرْیَمَ وَ مُنْجِیَهُ مِنْ
نجات بخشیدی ای آمرزنده خطای داود ای بالابرنده عیسیبنمریم و نجاتدهنده او از
اَیْدِی الْیَهوُدِ یا مُجیبَ نِدآءِ یُونُسَ فِی الظُّلُماتِ یا مُصْطَفِیَ
دست یهود ای پاسخدهنده آواز یونس در تاریکیهای دریا، ای برگزیننده
مُوسی بِالْکَلِماتِ یا مَنْ غَفَرَ لِآدَمَ خَطیَّئَتَهُ وَرَفَعَ اِدْریسَ مَکانا
موسی (بهوسیله سخنگفتن) بدان کلمات، ای که بخشیدی بر آدم خطایش را و ادریس را از رحمت خویش به جایی
عَلِیّا بِرَحْمَتِهِ یا مَنْ نَجّی نُوحاً مِنَ الْغَرَقِ یا مَنْ اَهْلَکَ عاداً الاْوُلی
بلند بردی، ای که نوح را از غرق نجات دادی، ای که قوم عاد قدیم را هلاک کردی
وَ ثَمُودَ فَما اَبْقی وَ قَوْمَ نوُحٍ مِنْ قَبْلُ اِنَّهُمْ کانُوا هُمْ اَظْلَمَ وَ اَطْغی
و ثمودیان را باقی نگذاشتی و پیش از آنها قوم نوح را که آنها ستمگرتر و سرکشتر بودند
وَالْمُؤْتَفِکَهَ اَهْوی یا مَنْ دَمَّرَ عَلی قَوْمِ لوُطٍ وَ دَمْدَمَ عَلی قَوْمِ
و دهکدههای واژگون را بیفکندی، ای که نابودی بر قوم لوط فرستادی و هلاک کردی قوم
شُعَیْبٍ یا مَنِ اتَّخَذَ اِبْراهیمَ خَلیلا یا مَنِ اتَّخَذَ مُوسی کَلیما وَاتَّخَذَ
شعیب را ای که ابراهیم را خلیل گرفتی، ای که موسی را هم سخن خود ساختی و
مُحَمَّدا صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ حَبیبا یا مُؤْتِیَ لُقْمانَ
محمد صلی الله علیه و آله را حبیب خود کردی ای که به لقمان
الْحِکْمَهَ وَالْواهِبَ لِسُلَیْمانَ مُلْکا لا یَنْبَغی لاِحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ یا مَنْ
حکمت عطا کردی و به سلیمان فرمانروایی و پادشاهی آن چنانی دادی که برای هیچکس پس از او
نَصَرَ ذَاالْقَرْنَیْنِ عَلَی الْمُلُوکِ الْجَبابِرَهِ یا مَنْ اَعْطَی الْخِضْرَ الْحَیوهَ
شایسته نبود ای که ذوالقرنین را بر پادشاهان سرکش یاری دادی ای که به خضر آب حیات دادی
وَرَدَّ لِیُوشَعَ بْنِ نوُنٍ الشَّمْسَ بَعْدَ غرُوُبِها یا مَنْ رَبَطَ عَلی قَلْبِ اُمِّ
و برای یوشعبننون آفتاب را پس از غروبکردن برگرداندی، ای که به دل مادر موسی آرامش بخشیدی
مُوسی وَاَحْصَنَ فَرْجَ مَرْیَمَ ابْنَتِ عِمْرانَ یا مَنْ حَصَّنَ یَحْیَی بْنَ
و دامن مریم دختر عمران را از آلودگی نگهداشتی ای که یحییبن
زَکَرِیّا مِنَ الذَّنْبِ وَسَکَّنَ عَنْ مُوسَی الْغَضَبَ یا مَنْ بَشَّرَ زَکَرِیّا
زکریا را از گناه حفظ کردی و خشم موسی را فرو نشاندی ای که زکریا را به ولادت
بِیَحْیی یا مَنْ فَدا اِسْماعیلَ مِنَ الذَّبْحِ بِذِبْحٍ عَظیمٍ یا مَنْ قَبِلَ قُرْبانَ
یحیی مژده دادی، ای که اسماعیل را به آن ذبح عظیم فدا فرستادی، ای که قربانی
هابیلَ وَجَعَلَ اللَّعْنَهَ عَلی قابیلَ یا هازِمَ الاْحْزابِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ
هابیل را پذیرفتی و لعنت را بر قابیل مقرر ساختی، ای پراکندهکننده احزاب برای پشتیبانی محمد صلی الله
عَلَیْهِ وَ آلِهِ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی جَمیعِ الْمُرْسَلینَ
علیه و آله درود فرست بر محمد و آل محمد و بر تمامی رسولان
وَ مَلاَّئِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ وَ اَهْلِ طاعَتِکَ اَجْمَعینَ وَ اَسْئَلُکَ بِکُلِّ مَسْئَلَهٍ
و فرشتگان مقرب و همه آنان که فرمانبرداری تو کنند و از تو میخواهم به هر سؤالی
سَئَلَکَ بِها اَحَدٌ مِمَّنْ رَضیتَ عَنْهُ فَحَتَمْتَ لَهُ عَلَی الاِْجابَهِ یا اَللّهُ
که از تو میکنند هر یک از آن اشخاصی که از آنها راضی هستی و در نتیجه اجابت را برایش مسلم کردی، ای خدا ای
یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ
ای خدا ای خدا ای بخشاینده ای بخشاینده ای بخشاینده ای مهربان ای مهربان ای مهربان
یا ذَاالْجَلالِ وَالاْکْرامِ یا ذَاالْجَلالِ وَ الاْکْرامِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاْکْرامِ
ای صاحب جلال و بزرگواری ای صاحب جلال و بزرگواری ای صاحب جلال و بزرگواری
بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ اَسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ اَوْ اَنْزَلْتَهُ فی
بدان بدان بدان بدان بدان بدان بدان تو را میخوانم به حق هر نامی که خود را بدان نامیدی یا در
شَیْءٍ مِنْ کُتُبِکَ اَوِ اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ وَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ
یکی از کتابهای خود آن را نازل کردی یا آن را در علم غیب برای خویشتن برگزیدی و بدان وسائلی که
مِنْ عَرْشِکَ وَ بِمُنْتَهَی الرَّحْمَهِ مِنْ کِتابِکَ وَ بِما لَوْ اَنَّ ما فِی الاْرْضِ
عرشت را عزت بخشید و به منتهای رحمت از کتابت و بدانچه (اگر)
مِنْ شَجَرَهٍ اَقْلامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَهُ اَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ
هر درختی که در زمین است قلم باشند و دریا با هفت دریای دیگر که آن را کمک دهند مرکب بود کلمات
اللّهِ اِنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ وَ اَسْئَلُکَ بِاَسْمآئِکَ الْحُسْنَی الَّتی نَعَتَّها
خدا تمام نمیشد براستی خدا نیرومند و فرزانه است و از تو میخواهم به حق آن نامهای نیکویت که
فی کِتابِکَ فَقُلْتَ وَلِلّهِ الاْسْمآءُ الْحُسْنی فَادْعوُهُ بِها وَ قُلْتَ اُدْعُونی
در قرآن توصیفشان کردهای و فرمودهای: «وبرای خدا است نامهای نیکو پس او را بدان نامها بخوانید» و باز فرمودی «مرا بخوانید
اَسْتَجِبْ لَکُمْ وَ قُلْتَ وَ اِذا سَئَلَکَ عِبادی عَنّی فَانّی قَریبٌ اُجیبُ
تا اجابت کنم شما را» و نیز فرمودی «و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند پس من نزدیکم و پاسخ دهم
دَعْوَهَ الدّاعِ اِذا دَعانِ وَ قُلْتَ یا عِبادِیَ الّذَینَ اَسْرَفوُا عَلی اَنْفُسِهِمْ
دعای خواننده را هنگامی که مرا بخوان» و فرمودی «ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف و زیادهروی کردید»
لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ
از رحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گناهان را بیامرزد و او است آمرزنده
الرَّحیمُ وَاَنَا اَسْاَلُکَ یا اِلهی وَ اَدْعُوکَ یا رَبِّ وَ اَرْجُوکَ یا سَیِّدی
مهربان و من از تو میخواهم ای معبودم و میخوانمت پروردگارا و امیدوار توام ای آقای من
وَ اَطْمَعُ فی اِجابَتی یا مَوْلایَ کَما وَعَدْتَنی وَ قَدْ دَعَوْتُکَ کَما
و از تو طمع اجابت دارم، ای مولای من چنانچه به من وعده داده، ای و من تو را خواندم چنانچه
اَمَرْتَنی فَافْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ یا کَریمُ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
به من دستور دادی پس انجام ده درباره من آن آنچه را تو شایسته آنی ای کریم وستایش مخصوص پروردگار جهانیان است
وَ صَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ
و درود خدا بر محمد و آلش همگی
دانلود فایل تصویری متن دعای مشلول با صدای استاد فرهمند